خ ر ا ب آ ب ا د

این شعر را برای تو می گویم/در یک غروب تشنه تابستان/در نیمه های این ره شوم آغاز/در کهنه گور این غم بی پایان

خ ر ا ب آ ب ا د

این شعر را برای تو می گویم/در یک غروب تشنه تابستان/در نیمه های این ره شوم آغاز/در کهنه گور این غم بی پایان

خیلی دیر شده انگار...

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

بی مادری

آی آدمها که مادر دارید، آی آدمها که مثل من بی مادر نیستید، همه دنیا هم که جمع شود و مهربانی کند با تو، همه دنیا را هم که داشته باشی، ولی مادر نداشته باشی! گاهی شب ها به این امید می خوابی که شاید در خواب بینیش، گاهی در مسیر دانشگاه تا خانه صورتت خیس میشد و تو هی تند تند پاکش می کنی، باز خیس می شود. مادر نداری که سر به شانه اش بزاری و آرام بگیری! تو که مادر داری، برو سر بزار به روی شونه اش، خیره شو در نگاهش! مادر که نداشته باشی، انگار هیچ نداری...

جمعه رو دوست ندارم...هیچ روز هفته رو دوست ندارم...

انگار قرار نیست هیچ چیزی درست شه...

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

من فرو می ریزم ...

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

حیلت رها کن عاشقا، دیوانه شو دیوانه شو

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

دیگه عاشقت نمی شم

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

باهاش حرف می زنم... از اینکه بین زمین و آسمون بمونم روانی میشم... حرفاش رو می زنه...آروم تر میشم... ممنونم

گیجی مطلق

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

 خسته و کلافم... به زور می خندم. به زور حرف می زنم. به زور زنده ام... خسته و کلافه ام...