خ ر ا ب آ ب ا د

این شعر را برای تو می گویم/در یک غروب تشنه تابستان/در نیمه های این ره شوم آغاز/در کهنه گور این غم بی پایان

خ ر ا ب آ ب ا د

این شعر را برای تو می گویم/در یک غروب تشنه تابستان/در نیمه های این ره شوم آغاز/در کهنه گور این غم بی پایان

عذاب

دارم فکر می کنم چرا باید گذشته رو یادآوری کنم و دوباره عذاب همه اون روزها رو بکشم. کاش یکی یه دلیلی داشت برام...

نظرات 3 + ارسال نظر
مهسا مامان ملودی شنبه 5 شهریور 1390 ساعت 17:12

ریحانه جان کاش مینوشتی هر روز میام سر میزنم پست جدید نمیبینم. اگه میدونی ناراحتت میکنه ننویس بیا و از روزمره ها بنویس ولی بنویس چون هم خیلیها میخونن هم خودت سبک میشی.ما هم خوشحال میشیم

باشه عزیزم می نویسم. چند روزی درگیر عروسی برادرم و بعد هم رفتنش از ایران و خواهرمم بودم... همین امروز می نویسم...

mahsa melodys mum جمعه 11 شهریور 1390 ساعت 21:20

سلام ریحانه جون ببخشید که دیر جواب دادم امیدوارم که خوش و سلامت باشی خانمی. گفته بودی همسرت مریضه چه مشکلی داره؟ امیدوارم که هر مشکلی هست برطرف بشه.خوب نیست خانم جوونی مثل شما اینقدر غم داشته باشه. بیا بقیه داستانو بنویس چه جوری با همسرت آشنا شدی ؟ تکلیف اون نویسنده وبلاگ چی شد؟ منتظرم بیا که باید کلی بنویسی.میبوسمت

عزیزم همسر من بعد از انتخابات 88 چون مسئول ستاد آقای موسوی بود بازداشت شد و دیگه خودت می دونی باقی ماجراها رو... باورت نمیشه من فقط 24 سالمه. ولی گاهی باورش برای خودمم سخته... اون نویسنده وبلاگ هم شد یه خاطره... جریانش رو می نویسم حتما. به زودی. این روزا درگیر تصمیم گیری برای جدایی ام که شاید به زودی داستان اون رو هم بنویسم ولی می دونی که همیشه مجبورم رمزدار بنویسم بخاطر آدمهایی که میان توی وبلاگم... تقریبا تصمیم جدیه... برام خیلی دعا کن! خیلی زیاد...

دلا دوشنبه 14 شهریور 1390 ساعت 21:38 http://viva-forever.persianblog.ir

ریحانه جون لینکی رو که گذاشته بودی خوندم . خیلی زیبا و دلنشین بود . ازت ممنونم . تو سن 17-18 سالگی چقدر پخته و زیبا نوشتی ... امیدوارم خدا همیشه این طبع لطیف و زیبای تو رو حفظ کنه و برات بهترین ها رو رقم بزنه .

دلا جان ممنونم عزیزم:) ولی قصه یکمی فرق می کنه. من اون رو از دست دادم :) و الان همه در نقطه یی هستم که به احتمال زیاد از همسرم جدا میشم عزیزم... اگر دوست داشتی بگو برات رمز و برازم داستان اون عشق رو بخونی... ممنون که سر زدی :*

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد