خ ر ا ب آ ب ا د

این شعر را برای تو می گویم/در یک غروب تشنه تابستان/در نیمه های این ره شوم آغاز/در کهنه گور این غم بی پایان

خ ر ا ب آ ب ا د

این شعر را برای تو می گویم/در یک غروب تشنه تابستان/در نیمه های این ره شوم آغاز/در کهنه گور این غم بی پایان

این روزها یک دوست جدید داریم توی شرکت. دیگه سکوت اتاقم وحشت زدم نمی کنه. دیگه توی تنهاییم نمی ترسم از آدمهای اطرافم. این روزها که المیرا کنارم هست دوست دارم. و اتفاقاتی که این روزها قرار است در زندگی ام بیفتد ... خدا اندکی آرامش

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد