تولد نرگس بود با اینکه خیلی خیلی خیلی حالم بد بود و حتی نا نداشتم که از جام بلند بشه .برم . کلی خوش گذشت به من. کلی خندیدم و شوخی کردم . واقعا فکر نمی کردم ؛ تولد یک بچه یکساله بتونه اینقدر حالم رو بهتر کنه. ولی شب وقتی برگشتیم خونه کلی علی عصبانی بود که من زیاد شیطنت کردم و زیاد بادکنک ترکوندم و زیاد به همه گیر دادم و مسخره بازی در آوردم. خوب دوست داشتمممممم! دوست داشتم بپرم وسط عکس گرفتن بادکنک بترکونم. دوست داشتم هی همه رو اذیت کنم. دووووست داشتم :):):) ولی خوش گذشت بهم و روحی ام و رو خیلی خیلی تازه کرد. نرگس یه هدیه خداست برای همه ما. برای همه ما که روزهای سخت ۸۸ رو پشت در زندان اوین سپری کردیم . نرگس این دخترک شیطون نازنین من! برای من نوید زندگی است . نوید بودن و خندیدن و ماندن ... نرگس این دخترک زیبای من که جنینی اش پشت در اوین سپری شد! دوستش دارم...
تولدت مبارک نرگسی