نظام اقتصادی ایران باید بدنبال راهکاری جدید برای خارج شدن از وضعیت بیمارگونه یی که هر روز کشور را به سوی واکنش جهانی نفت در برابر غذا سوق می دهد، باشد. مطمئنا و بقطع نظام اقتصادی کشور های عربی نظیر عربستان، که در زمان جاهلیت بر پایه راهزنی و غارت استوار بوده است و حال بر پایه درآمد حاصل از مناسک حج و زیارت ؛ نمی تواند الگوی خوبی برای پیشبرد اهداف اقتصادی ایران باشد. چرا که ایرانیان نه راهزنانی قهار هستند؛ نه درآمدی حاصل از حضور دیگر مسلمانان جهان در کشورشان عایدشان می شود.
در نظام اقتصادی تک محصولی و ورشکسته یی چون ایران،وضیعت معاش مردم روز به روز به شرایط بدتر و پایین تری نزول میکند. با بررسی وضعیت معاش مردم قبل از انقلاب و بعد از انقلاب و توجه به همه تغییرات ،براحتی می توان دریافت که در این مدت وضعیت معاش از بد به بدتر نزول کرده است و حالا 29 سال بعد از انقلاب اسلامی ایران حدودا 7 میلیون نفر زیر خط فقر مطلق زندگی می کنند و این همه و همه دلیلی بر بیمار بودن و اشتباه بودن راهکارهای اقتصادی نظام، از جمله دولت نهم است. خالی شدن صندوق های دخیره ارزی ، کمک های بالا عوض به کشور های همسایه و حمایت های بی دریغ اقتصادی از نیروهایی نظامی دیگر کشور ها نظیر حزب الله لبنان مواردی است که باعث نزول روزافزون وضعیت اقتصادی ایران در زمان ریاست جمهوری احمدی نژاد شده است. دولت نهم با رویکرد نا امن ساختن منطقه و جهان برای رسیدن به اهداف سیاسی اش از هیچگونه کمک اقتصادی و نظامی به کشور ها و ارتش های همسویش مضایقه نمی کند . با افزایش نا امنی و ایجاد درگیری در منطقه قیمت نفت نیز افزایش خواهد یافت که در برابر افزایش قیمت نفت، قیمت دلار و یورو نیز افزایش خواهد یافت . در نتیجه تغییری در وضعیت اقتصادی کشور ایجاد نخواهد شد. چین؛ بعنوان اولین تولید کنند مواد با کیفیت معمولی در جهان؛ بطور عمد و برنامه ریزی شده سعی در پایین نگه داشتن قیمت ین دارد به این دلیل که بتواند تولیداتش را صادر کند . در حالی که کشوری مثل ایران با توجه به تک محصولی بودن اقتصادش با بالارفتن قیمت ها روز به روز بیشتر به سمت سیاست نفت در برابر غذا پیش خواهد رفت و این زنگ خطری است برای اقتصاددانان کشور که هنور عقاید اقتصادی چندین دهه پیش را تکرار می کنند و با توسل به آنها سعی دارند که این بیمار رو به مرگ را نجات بدهند.
دولت نهم در گزارش های ارانه شده اش، ادعا می کند که صادرات کشور 30 تا 40 % افزایش یافته است که ادعایی بدور از واقعیت نیست ولی با بررسی دقیق تر می توان دریافت که این افزایش صادرات نیز شامل محصولات پتروشیمی و وابسته به نفت می شود . در نتیجه هیچ گونه تغییری در ساختار صادراتی کشور ایران صورت نگرفته و محصول جدیدی به سبد صادرات ایران افزوده نشده است. البته این مضوع نیز قابل تامل است که احمدی نژاد، سعی دارد این افزایش را به کارنامه دوره ریاست جمهوری خودش اضافه کند ، این درحالی است که پایه و اساس این تغییرات در زمان محمد خاتمی ،رئیس جمهور پیشین گذارده شده است و فقط در دولت نهم به بار نشسته است.
دولت نهم با چانه زنی های بسیار سعی در افزایش قیمت نفت دارد که با توجه به آنچه در بالا آورده شد ، این افزایش هیچگونه داروی شفا بخشی برای این بیمار نخواهد بود و فقط حکم مسکنی خواهد داشت که درد را برای مدتی کوتاه آرام می کند ولی آن را از بین نمی برد. هر چند که دولت نهم با چاپ اسکناس های 5000 تومانی و تصمیم برای چاپ اسکناس های 10000 تومانی پتانسیل افزایش قیمت ها را5 تا 10 برابر افزایش می دهد و این ضربه دیگری خواهد بود بر اقتصاد خانواده های کم در آمد . بنابر آنچه گفته شد باید بدنبال راهکاری مناسب برای رهایی از شرایط حال حاضر اقتصادی نظام بود.
امیدوارم از اریایی بودن نباشد که در امد عربستان را فقط توریست مذهبی و دستگاه حاجی سازی ، قلمداد می کند ..
۱ ـ عربستان ، ذخایر نفتی بسیاری دارد و بزرگترین صادر کننده نفت در خاورمیانه است ..
۲ ـ جمعیت کمکی ، نسبت به در امد همان نفتی اش دارد ، حالا در امدزیارت سنگ سیاه به کنار ..و مردم بومی و قبیله بزرگ پادشاهی اش تقریبن همه میلیونر هستند ..
۳ ـ عربستان ، دوست و دشمنش مشخص است و می داند که باید با امریکا کنار بیاید تا قدرت را حفظ کند و عقل اقتصادی هم دارد ..
و اما ...
ایران ، شاه اش گنده تر از دهانش حرف می زد ، کورش اسوده بخواب ما بیداریم ، فقط هزار فامیل خودش راضی بودند و بقیه بی خیال ..
خمینی اش ، اقتصاد را مال خر کرد ، و خاتمی اش که اوایل ریاست ، بودجه پرداخت کارمنداش و مزدوران سرکوبگرش را نداشت با بانک جهانی ساخت و پاخت کرد ، و نظام را حفظ نمود و با در امد مکفی نفت نظام را به احمد جانش سپرد و در امد احمدی جان هم از همان نفت کافی است که شکم همه را سیر کند ..
اما ، اخوند و اسلام و مذهب با فقر زدایی مخالفند و ریشه اصلی شان در اقتصاد بازار تجاری است و هیچ راه حلی هم برای از بین بردن ۱۱ میلیون زیر خط فقر مطلق ندارند و نخواهند داشت ...
یکی از علائم ظهور « ناجی بشریت » همان زیاد شدن فقر و فحشا است ...
این پستت به نظر من خیلی لنگ می زند ...
بدرود ..
نقد خوبی بود
مرگ بر دولت نفتی، زنده باد بورژوازی
موفق باشی.
ریحانه! این روزها آنقدر گیجم که تنها به «هیچ» فکر می کنم...شاید اگر کامنتت را نمی دیدم توانی برای دوباره نوشتن نداشتم . اما آمدم که رسم رفاقت را به جای آورده باشم...من پراز میل زوالم عشق من تو در چه حالی...؟!!!
نویسنده: ریحانه حقیقیچهارشنبه 2 آبان1386 ساعت: 23:46واقعا متاسفم امیر حسین! واقعا احساس بدی داشتم اون لحظات و زمانی رو که خودم به اعتقادات چپ علاقمند بودم رو با اونها مقایسه می کردم! متاسفم ! و خوشحالم از اینکه حالا دیگه به چپ هیچ علاقه یی ندارم البته این بدین معنا نیست که برای دوستان چپ واقعی ( نه اونایی که تو تجمع بودند ) احترام قائل نیستم و ستایشون نمی کنم ! به امید روزی که یاد بگیریم در کنار هم با صلح زندگی کنیم !
*« هیچ چیز خنده آورتر و مضرتر از این نیست که شخصی بخواهد خود را پیری وانمود سازد که گوئی مدتهاست تمام مراحل مبارزه ی قطعی را گذرانده است. »
لنین
برای اقتصاد بیمار ُ قطعا کسانی که خودشان تب ندارند باید راه درمان بجویند ...سالهاست که در سیاست و اقتصاد همه تب دارند و هذیان می گویند...اقتصاد در دولت قبلی هم به دلیل رودر بایستی های مردان اقتصادی کابینه چندان روز خوشی نداشت. سالهاست که همه مست بوی نفت اند....حالا در این فصل بیشتر.
ریحانه عزیز ، درود و سپاس از لطف همیشگی ات
اما ریحانه جان برای شناخت چگونگی تحولات جوامع دیکتاتوری و تدوین یک استراتژی مناسب برای توسعه اجتماعی و اقتصادی پایدار بررسی اقتصاد سیاسی دیکتاتوری میتواند راه گشا باشد که به خوبی تونستی نقد و تحلیلی جالب و خواندنی انجام بدی
شاد کامی و سلامتی ات رو آرزومندم
خاک وطن رفت. چه خاکی بسر کنیم؟
میانه بهت و ناباوریمان ترکمن چای تکرار شد. بی جنگ، اما به بهای پامال کردن خون نیکانمان رژیم پاره ای از ایران زمین رابه بیگانگان بخشید. شرافتمان را به بازی گرفتند.هستی مان را به یغما بردند.پنجه خون آلود روسیه را بر پیکره مان نشاندند. سیاست مدبرانه میرزا آقاسی تجلی فقاهتی یافته است و *برای ذره ای آب شورخلیج فارس و دریای مازندران،نباید کام شیرین روسیه ء دوست را تلخ کرد. حق پنجاه در صدی آبهای تحت البحری ایران را تنها با سیزده درصد تعویض کرداند!!! ساکت ننشینیم این معصیت سیاسیت. ایرانیان مام وطن را به رذالت بخشیده اند.چرا بی صدا غسل بر نعش وطن کنیم؟ به امضاء کنندگان اعتراضیه بپیوندید.
پاینده ایران
*تکثیر این اعلامیه و ظیفه ملی است. در انتشار آن و آگاهی رسانی عمومی کوشا باشید.
برای امضا ئ بیانیه واعتراض و ارسال آن به سازمان ملل متحد و رسانه ها به سایت منافع ملی ایران مراجعه کنید
http://miiran.wordpress.com/
اگر نفت بشکه هزار دلار هم بشود فرقی در زندگی من و تو نخواهد کرد.
پاینده باشی رفیق روز های ستیزه و جنگ( چشمک)
با سلام
البته بالا رفتن قیمت رفتن مثل مسکنی است که بعد از مدتی حال بیمار را بدتر می کند چرا که آمار نشان می دهد که بالا رفتن قیمت نفت در ایران با افزایش ضریب جینی نسبت مستقیم دارد .
بنویس ریحانه جان !
با سلام وعرض ادب خدمت شما دوست گرامی در جمیع امور روسا باید به اعتدال ناظر باشند چون هر امری که از اعتدال تجاوز نماید از طراز اثر محروم مشاهده شود مثلاحریت وتمدن اگر از حد اعتدال تجاوز نماید سبب وعلت ضررگردد...عدل چنین اقتضا می کند که حقوق نوع انسان جمیعا محفوظ ومصون ماند وحقوق عمومی یکسان باشد واین از لوازم ذاتیه هیات اجتماعیه است... واین در حالی است که رسانه های ایران با تبلیغات مسموم وکاملا بی اساس علیه جامعه بهائی مطالبی را مینویسند وحتی کوچکترین فرصتی به جامعه بهائی نمی دهند تا به این اتهامات پاسخ بدهند اولا من را راهنمائی بفرمائید که چگونه این مهم را(پاسخ به شبهات) انجام دهم. به همین دلیل وبلاگ خود را به نیت رفع سوتفاهمات وپاسخ این اتهامات ونیز درد دلی دوستانه با شما هم وطن عزیز ایجاد کردم لطفا بی هیج پیش داوری مطالب وب را مطالعه بفرمائید منتظر نظر و راهنمائی های شما می مانم
من هنوز منتظرم... http://hoob.blogfa.com
سلام ، مطلبت جالب بود ولی به گوشه ای از این مطالب اشکلاتی وارد است منجمله کمک های مالی به حزب الله لبنان یا حماس در ابتدای امر ذکر این نکته لازم است که ارقام اهدایی به این دو نیروی منطقه ای از چند صد میلیون دلار فراتر نرفته و نخواهد رفت و ایران خیلی بیش از این ارقام از لحاظ امنیتی و استراتژیک از وجود این اعراب بهره می برد و به نوعی به جای رویارویی نظامی مستقیم با دشمنانش تنها با تجهیز دو گروه عرب این منافع را تامین می نماید که به اعتقا من نه تنها ضعفی نیست بلک زیرکی خاصی در آن نهفته است اما درد اقتصاد ما در عدم کفایت مدیران ماست مدیرانی که بواقع بی کفایتند فارغ از جناح های سیاسی چه در دولت آقای هاشمی چه آقای خاتمی و چه آقای احمدی نژاد مدیران لایق بسیار اندکند و در اقلیت به سر می برند و نظراتشان همیشه در بایگانی وزارتخانه ها خاک می خورد ، این مدیران نالایق هستند که بودجه فراوان مملکت را بر باد می دهند همین...
خواستی این مطلب رو و بخوان
http://moradian.blogsky.com/
موفق باشید