خ ر ا ب آ ب ا د

این شعر را برای تو می گویم/در یک غروب تشنه تابستان/در نیمه های این ره شوم آغاز/در کهنه گور این غم بی پایان

خ ر ا ب آ ب ا د

این شعر را برای تو می گویم/در یک غروب تشنه تابستان/در نیمه های این ره شوم آغاز/در کهنه گور این غم بی پایان

وقتی سخت سرما می خورم دلم می خواهد که بمیرم. بمییرم ولی مجبور نباشم با دهن نفس بکشم. مجبور نباشم خودم را عاملی برای مریضی دیگران بدانم. حالم که خوش نیست زود سرما می خورم . خیلی زود... حالا این روزها باز سرما خوردم... شاید چون حال دلم خوش نیست ...

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد