مکتب اصالت فایده در قرن هجدهم تا نیمه قرن نوزدهم در انگستان اندیشه مسلط سیاسی بود و متفکرانی چون دیوید هیوم، جیمز میل و جرمی بنتهام در واقع طلایه داران این مکتب در این دوران بودند. لیبرالیسم در اندیشه این اندیشمندان گرایشی دموکراتیک تر به خود گرفت .
در اندیشه سیاسی جرمی بنتهام، دولت دلیلی است برای تحقق حداکثر سعادت برای حداکثر مردم. این اندیشمند در ابتدا به سعادت و شادی شخصی افراد تاکید می کند و سعادت دیگری را در اولویت دوم قرار می دهد. بر طبق اصول اصالت فایده شادی و سعادت بیشترین عده و سپیس بیشترین و بالاترین حد ممکن شادی و سعادت را برای عموم مردم در نظر می گیرد. در این صورت هدف از تاسیس دولت، حفظ و افزایش این شادی و سعادت عمومی است . بنتهام برای حقوق طبیعی جایگاهی قائل نبود و آن را مهمل و بی ارزش می خواند و از نظر او فقط دولت منبع حقوق فردی محسوب می شذ .بنابر این حق مالکیت خصوصی را که شامل حقوق طبیعی فلاسفه لیبرال است را، برای فرد قائل است. ولی بنتهام هدف نهایی دولت را ایجاد حداکثر شادی و سعادت عموم مردم می داند.بنابر آنچه گفته شد بنتهام را می توان هوادار دموکراسی و برابری نسبی در مالکیت دانست. بنتهام این مالکیت نسبی را نیز برای تامین سعادت عمومی می داند و این در حالی است که بعضی شارحان حداکثر شادی و سعادت را مغایر و در تضاد با فردگرایی لیبرالی و موافق با دموکراسی غیر لیبرالی یل جمع گرایی می دانند. بعبارتی در اندیشه بنتهام، برخی از تعارضات لیبرالیسم و دموکراسی خودنمایی می کنند. حال آنکه این چنین تعارضات، در اندیشه های سیاسی جان استوارت میل بیشتر خودنمایی می کنند.
جان استورات میل، سرشناس ترین و مهمترین نماینده فلسفه دموکراسی در قرن 19 است. او برخلاف نظریه اقتصاد دانان کلاسیک استدلال می کرد که توزیع کالا وثروت در جامعه تابع قوانین طبیعی تغییر ناپذیری نیست و از همین رو بر مسئولیت آگانه دولت تاکید می کند . او استدلال می کند که حق شرکت در حیات سیاسی باید برای همگان وجود داشته باشد و بهترین راه آموزش مدنی را مشارکت مردم در حیات سیاسی می داند. بطور کلی از دیدگاه این اندیشمند دموکراسی شرکت حداکثر مردم در سیاست به عدالت از لیبرالیسم نزدیک تر است و فرجام منطقی لیبرالیسم را دموکراسی می داند. در این نظریه وظیفه دولت دموکراتیک تامین رفاه عموم و کاستن از تعارضات طبقاتی است . بنابراین دخالت دولت خود جزئی از سیاست لیبرالی است . میل بر خلاف بنتهام باور دارد که هدف انسان شادی و لذت نیست زیرا که آزادی و شرافت و حیثیت آدمی برتر از آن است. به عبارت دیگر دولت موسسه اخلاقی است و هدفی جز پرورش فضیلت در فرد ندارد پس آزادی پایه و اساس رشد حیثیت انسانی است.دخالت دولت در اعمال معطوف به فرد جایز نیست ولی زمانیکه این اعمال معطوف به جامعه می شود، دولت با دخالت اقتصادی سعی می کند این نابرابری طبقاتی را برهم بزند.بنابراین لازمه تامین شادی اکثریت ، دلیلی است برای دخالت اقتصادی دولت. در این صورت نگرانی میل از این بود که دموکراسی به استبداد اکثریت تبدیل شود.و در نظر او دموکراسی عددی، دموکراسی کاذبی است که تفاوت های طبیعی افراد را نادیده می گیرد.
خلاصه یی بخشهایی از فصل اول کتاب لیبرالیسم و محافظه کاری نوشته استاد حسین بشریه
پ.ن:نه نه نه نه نه ! نمی خواهم چیزی در مورد مریم نازنینم بنویسم چون آنوقت باور می کنم که حالا دیوار های اوین دربرش گرفته اند...نه مریمم را آزاد کنید..قول می دهم اینبار دیگر اینقدر بد قول نباشم...قول می دهم...مریمم را آزاد کنید.زندان جای نه مریم که نه جای هیچ کس نیست...
پ.ن: گاهی انگار دنبال بهانه می گردم که غر بزنم. که به خودم گیر بدهم. برای اولین بار بود که حس می کردم نمی خواهم به تغییر تن بدهم.دیدن شاگردان قدیمم انگار همه خاطراتم را در من زنده کرد. چه ساده و صمیمی در آغوشم می گرفتند و می بوسیدنم...و من چه غیبانه در راه خانه گریستم برای همه لحظاتم با آنها ...چه خوشباورم که می پندارم می توانم زندگی جدید بسازم بدون روزهای سخت گذشته...ساده لوح شده ام...
با سلام ودرود خدمت شما هم وطن عزیزبا توجه به اینکه مدتی است حملاتی غیراخلاقی وغیر فرهنگی از طریق رسانه های کشورمان علیه دیانت بهائی صورت می گیرد، در حالی که کوچکترین فرصتی به جامعه بهائی داده نمی شود تا در مقابل این اتهامات پاسخ بدهد. این رسانه ها با این حرکت و سبک نگارش خویش، قصد دارند به یک پیروزی یک جانبه دست یابند. به همین دلیل با راه اندازی وبلاگ ناقص خود سعی دارم پاسخی هرچند مختصروساده به آن اتهامات تکراری رسانه ها بدهم ودر واقع این فاصله را حذف کنم . لطفا بی هیج پیش داوری، مطالب وب را مطالعه بفرمائید منتظر نظر و راهنمائی های شما می مانم
http://jooyya.blogfa.com/
تو تعبیر تام توانستنی، عازم و نیرومند بمان.
اینو دیدین؟
http://4ghad.com/
خوبم ریحان جان.تو خوبی؟ شماره محل رزرو بلیط رو می خواستم.گوشیتو جواب نمی دی!
ممنونم از لطفت.امیدوارم مریم هم زود آزاد بشه
سلام
مرسی ریجان جان!
تو هم پاینده باشی
هرگز از مرگ نهراسیدهام
اگرچه دستاناش از ابتذال شکنندهتر بود.
هراس ِ من ــ باری ــ همه از مردن در سرزمینیست
که مزد ِ گورکن
از بهای ِ آزادیی ِ آدمی
افزون باشد.
۱۶آذر؟؟؟؟
یعنی چی میشه ؟؟؟
آخه دختر خوب! عکستو گذاشتی تو قسمت لوگو.آدم تا بیاد بفهمه این عکس عادیه و با لوگو های دیگه فرق داره تن و بدنش شروع می کنه به لرزیدن تو این روزگار نامرادی...می فهمی که!
dorod lotfan az azadie mohandes tabarzadi hemayat konid
http://sostabarzadi.blogspot.com
جل الخالق عکس خودته؟ بزرگ می شن بچه کوچولوهای سابقا... خدایا توبه!
فک کنم انقد رشد کردی یه سی سالی بری زندون یه زنگ به برادرا بزنیم ها؟(دونقطه دی مرجان)
نگه نداشت دل ما و جای رنجش نیست.
ز دست بنده چه خیزد؟ خدا نگه دارد.
نگران نباشید. قیافه چندانی نداره و بنابراین به نظر من کاری به کارش ندارن.
ریحانه این عکس خودت است ؟ مگه من چند وقت تو را ندیدم ؟ چرا این جوری شدی ؟
سلام رفیق
برای آزادی فعالین جنبشهای کارگری زنان و
دانشجویان هماهنگ و متحد مبارزه کنیم و آنها را
دوباره به میدانه مبارزه بازگردانیم.
"زنده باد آزادی برابری حکومت کارگری"
سلام خانم
مطلب دقیقی بود...البته احساس می کنم بیشتر از اینها بتوانید ان را بسط دهید در نوشته های آتی تان.
لینک دادم به وبلاگتان با اجازه.
سلام . من تازه وبلاگتون رو پیدا کردم یه مصلب چند وقت پیش دیدم یه سوالی برام پیش اومد ؛ شما از یاور خبری دارید ؟ ممنون میشم اگه جواب بدید .
درود بر شما. بسیار عالمانه نوشتی. وبلاگ شما را لینک کردم.
نمی نویسی؟
دموکراسی به استبداد اکثریت تبدیل شود.و در نظر او دموکراسی عددی، دموکراسی کاذبی است که تفاوت های طبیعی افراد را نادیده می گیرد.
......................
مساله ای که مطرح شده دقیقاً همین است. به قولی دموکراسی آسان ترین راه برای خلع ید بخش خردمند جامعه است. در شرایط کنونی
نمی توان گفت دموکراسی فرجام لابد من است. ببین ریحانه. زمانی شما می توانید داعیه دموکراسی داشته باشید که بتوانید احساس جمعی را به خرد جمعی بدل کنید که صد درصد غیر ممکن است و روی همین اصل است که دموکراسی نردبانی می شود برای
قدرت طلبان
ابزار رسانه سخت در ضد هدف خود به کار گرفته می شود. آگاهی رسانی با ژورنالیزم اشتباه گرفته شده.
دموکراسی در شراطی قرنطینه شدنی و خوب است و در غیر اینصورت فرقی با دیکتاتوری ندارد. مگر تینکه به گوئیم در """ دموکراسی """ تضییع حقوق قانونی می شود
بیا وسط بحث شاید یه چیزی تش موند.